Tuesday, April 03, 2007

Alone with u


نه خسته ام ، نه افسرده ، نه آشفته
تنها گاهی فرو می روم در تو
! در تو هم که فرو می روم ، بیرون آمدن کار مشکلی می شود
! پس راحت نام خود را می گذارم من ِ تو ... و غرق لحظه های بی تو می شوم باز

چند روزی که گذشت
تنها برای خودم بودم و تو
و برای بچه هایی که دوستم می دارند هنوز
حرف می زنند با من
می خندیم با هم و زندگی می کنیم بی هیچ دغدغه ای
! چقدر دوستشان دارم
دیشب ساعت چهار ، وقتی بی حس شده بودم از آشفتگی این روزهایت
وقتی دیگر توان حرف زدن نداشتم
وقتی بی دلیل دستانم از حرکت افتادند
، اگر مهربانی آنها نبود
! همان گوشه ی اتاق تا صبح از ضعف و ناتوانی نمی دانم چه بر سرم می آمد
... وقتی دستم را گرفتند و چیزی در دهانم گذاشتند
فهمیدم
گاهی چقدر دلم تنگ می شود برایت
! کاش بودی و نمی رفتی
ولی نه ، اینها هم کار تو را بلد هستند
! فهمیده اند من چه ناتوان شده ام این روزها
چه دوست داشتنی بود این روزها
چه کارهایی که نکردیم
عجب سینمایی رفتیم با هم
چه شامی
! چه خریدی
چقدر خندیدیم وقتی هیچ لباسی به تن من نمی خورد
! من کوچک شده ام یا آدمها بزرگ
! پنج دور هم می چرخاندم به دور خودم اندازه نمی شد
... من هنوز هم می خندم

بی تو هم خوش گذشت لحظه هایم ، ولی باش برایم
! با تو بودن چیز دیگریست

11 comments:

Anonymous said...

ba to budan chize digarist ...
:) :D :x

pesarake royaha

Anonymous said...

medadat chetooran ?

Anonymous said...

بسیار هنرمندانه مینویسید

PaRaDa said...

:)
BA TO BUDAM
BI TO BAZ AMADAM...

Anonymous said...

او هست...
حتی گاهی که نیست...
از این روست که اینگونه همه چیز خوب است حتی وقتی که نیست...
همیشه در توست

شقايق said...

are vaghean ba to boodan chize behtarist

Anonymous said...

diruz khosh gozasht,
ba inke naboodi...
ba inke nisti...
digar hata nemiguyam beman ba man!
na...
nemiguyam digar.

Anonymous said...

tanha,tanhaia,hamin,ashofte nistam . . .

Anonymous said...

hazehaye ba to boodan
lahzehaye bi to boodan
shayad tajrobeye khoobi bashad

Anonymous said...

وقتي كه نيست
آنچنان آلوده ست
عشق غمناكم با بيم زوال
كه همه زندگيم مي لرزد

Anonymous said...

...به ياد اون روز
;) !!! خواستم بنويسه 11 كامنت