Sunday, August 26, 2007

plZ be haAppY

! سکوت عجیبی دارد اینجا
... دیگر تنها من مانده ام و خیال بودنت، خنده هایت و نوشته هایی که
با خود چه کرده ای!؟ با من چه می کنی !؟
! دلم برایت تنگ می شود وقتی می خوانمت، وقتی بلند بلند می خوانمت
تنهایی عجیبی است، دیوانه ام می کند گاهی
... وقتی می دانم دیگر برق چشمانت را توان دیدن نیست
! کاش اینجا بودی، درست روبروی من
! سکوت می کردیم و در آن سکوت می خواندیم همدیگر را
...
وقتی تنها می شوم، تنها به تو فکر می کنم
!! که این روزها خیال تنهایی را همیشه در سر داری
و نمی دانی اینجا، درست در این شهر متروکه که همه جایش بوی تو را می دهد
منهای زیادی است که دلشان می گیرد وقتی خود را پر از نمی دانمهای رنگارنگ می کنی
... کاش باور می کردی خنده هایت برایم زندگی است
و همیشه بودنت، تمام زندگی
(این یک کاش بزرگ نیست )
نگرانم شدی و من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟
که آیا باز در حال خوردن یک چای و بیسکوییت با طعم زندگی هستی
!! یا رنگهای بنفش را جمع کرده ای و می پاشی بر روزهایت
پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم
تنهاییت برای من
بخند برایم
آنقدر بلند
... تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را، صدای همیشه خوب بودنت را
دلم برایت تنگ شده
... دوستت دارم
پ.ن: تمام حرفم با تو بود، دخترک مهربان همین حوالی ها

7 comments:

Mr.Lefroy said...

...
: )

Anonymous said...

harfi nist ,
tanha labkhandi daram barayat be azemate tamame se noghtehaye voojoodam.ba harfhayat be aghoosh mikeshi mara va dooram mikoni az partgahe khiyal hayeman...:) mehrabane koochooloo : *

Anonymous said...

shoma ensane forooshi nadarid?man mikhaham tabeed shavam...

Anonymous said...

panjere ra ke baz koni'
havaye 1 dast deltange negahi be dakhel mi ayad ke dar haminhavali
negarane sokootat ast.
barani bashi.

Anonymous said...

akhei...
mehrabooni akhe to...
goli..
mah

Anonymous said...

yeki biad inaro jam kone

Anonymous said...

khube ke to didish
fek konam be jaye man ham bakhalesh kardi!