! می خواهم بشمارم ، به اندازه ی تمام بودنت
... به گمانت شماره کم می آورم !؟
…
... نترس ، آنقدر آرام می شمارم که تا آخر بودنم ادامه یابی
! ولی ، به گمانم بودنم تا آخرین شماره ی بودنت دوام نیاورد
…
... نترس ، آنقدر آرام می شمارم که تا آخر بودنم ادامه یابی
! ولی ، به گمانم بودنم تا آخرین شماره ی بودنت دوام نیاورد
.
.
.
.
... پ.ن : می خواستم حرفهایم ، همانند روزهایم پر از تکرار باشد
... چهار شماره ، چهار بودن ، دو گمان و یک ترس و دیگر واژه هایی که آمدند و رفتند
... پ.ن : می خواستم حرفهایم ، همانند روزهایم پر از تکرار باشد
... چهار شماره ، چهار بودن ، دو گمان و یک ترس و دیگر واژه هایی که آمدند و رفتند
6 comments:
دو گمان و یک ترس هم در وجود من است...
۱۳۸۵ بشمار
باور می کنی من از شمردن می ترسم؟!
سلام :)
harfaye tekrari
rangaye tekrari
ruzaye tekrari
hamash 1 bu ro mide
mundegari!
هه! آنقدر تکراری هستم که اصلن شرده نشوم!
Post a Comment