Tuesday, October 24, 2006

Span

! می خواهم بشمارم ، به اندازه ی تمام بودنت
... به گمانت شماره کم می آورم !؟

... نترس ، آنقدر آرام می شمارم که تا آخر بودنم ادامه یابی
! ولی ، به گمانم بودنم تا آخرین شماره ی بودنت دوام نیاورد
.
.
.
... پ.ن : می خواستم حرفهایم ، همانند روزهایم پر از تکرار باشد
... چهار شماره ، چهار بودن ، دو گمان و یک ترس و دیگر واژه هایی که آمدند و رفتند

6 comments:

Anonymous said...

دو گمان و یک ترس هم در وجود من است...

Anonymous said...

۱۳۸۵ بشمار

Anonymous said...

باور می کنی من از شمردن می ترسم؟!

Anonymous said...

سلام :)

PaRaDa said...

harfaye tekrari
rangaye tekrari
ruzaye tekrari
hamash 1 bu ro mide
mundegari!

Anonymous said...

هه! آنقدر تکراری هستم که اصلن شرده نشوم!