واگویه های من
Thursday, April 20, 2006
with out you
!! دیگر رسیدن برایم مهــــــــم نیست ، مدتها آرزویم همین بود ، یعنی رسیدن به تـــو
. در این راه از بسیاری چیزها بی دلیل گذشتم
، هنوز هم می دانم که شاید روزی به تو برسم ، ولی اینک می خواهم گذشته ی از دست رفته ام را بازیابم
!! همانگونه بی تو
Sunday, April 16, 2006
!! تمام زندگیم زیر سوال رفت ، تو که بودی که با من این چنین کردی
، ............چرا من نمی توانم جواب تو را مثل خودت بدهم
. و می دانم برتری من به تو هم تنها در همین است
.
. چقدر خوب توانستی مرا آشفته کنی ، من اینک سخت دچار سردرگمی شده ام ، ادامه بده ، این بار برد با توست ، مطمــــــــــــءن باش
Wednesday, April 12, 2006
. من به آرامشی ابدی نیازمندم ، دیگر توان باز نگه داشتن چشمهایم را نیزندارم
!! رهایی باید ، رهایی
.
.
منتظرم بمان ، روزی دوباره با اشکهایم، زندگی دوباره ای را در کنارت به نظاره
. خواهم نشست
Sunday, April 09, 2006
Death
او
رفت
، ولی اینبار مستقیم به سوی عشقش
.
پ.ن: ومن هنوز به باور نرسیده ام ، و هیچگاه نخواهم رسی
د
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)