واگویه های من
Wednesday, June 28, 2006
Repetition
، دوباره تاریخ در حال تکرار شدن است
، صفحه هایی که برای مدتی خاک خورده بودند ، دوباره در حال خوانده شدن هستند
. که بود که می گفت :
تاریخ تکرار شدنی نیست
... بیاید ، ببیند و باور نکند
Saturday, June 17, 2006
me & ...
،من در برابراو توان بودن ندارم
،من در برابرش نیست می شوم
!!و شاید به همین خاطر است که او هیچ گاه مرا نمی بیند
Monday, June 12, 2006
قاصدک
...
... فراموش کرده بودم
. گل هاي قاصدك ، هرگزطاقت عشق را ندارند
Friday, June 09, 2006
Delusion
دلم می خواد ، الآن - الآن الآن - دقیقا همین الآن - بدون اتلاف هیچ وقتی - بهت بگم
"تو هیچی نیستی"
هیچی
! تا یه وقت وهـــــــــــــــــــــــم نگیردت
Doom
من ذره ذره ، در حال فنا شدنم
! به همین سادگی
Sunday, June 04, 2006
سالهاست
.
.
، کفشهایم برایم تنگ نشده اند
، لباسهایم برایم کوچک نشده اند
!! از نگاههای تو هم که هیچ نمی توان فهمید
پس من چگونه باور کنم که بزرگ شده ام ؟
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)