می گویند همیشه این جلد کتاب است که ما را مجذوب خود می کند
! با آنکه از درون آن بی خبریم
... ولی در مورد ما درست عکس این بود
... نمی دانم چرا کتاب باز شده ات در برابرم قرار گرفت
... صفحه ی اول ، جمله ی اول ، حرف اول
! گویا جادو شده ام
اینک در میانه ی راهم ، باز می گردم تا ببینم آیا جلد کتاب تو نیز
! می توانست مرا اینچنین مسحورخود کند
(مثل همیشه)
!بر من ثابت شد هیچ گاه به هیچ جلدی اعتماد نکنم ، حتی جلد کتاب تو
(...پ.ن:بالاخره این وسط یکی ما رو گول میزنه ، حالا یا تو یا اون جلدت)
آخر بر رویش نوشته بودی : مزاحم نشوید
... باشد ، ولی بدان این اولین کتابی بود که نیمه کاره رهایش کردم
.
.پ.ن:در اختیار گذاشتن افکارم به تو تا همین جا کافی بود