!! یادت می آید هر سال جشن تولدت ، هدیه من به تو یک رز مشکی بود ، هنوز آنها را داری
!! هر سال 18 بهمن دو رز مشکی می خریدم ، یکی برای خودم و دیگری برای تو
............ولی پارسال
! سال گذشته را بی تو جشن گرفتم و تنها یک رز مشکی در برابرم بود
.........
..........
، اینک خسته ام
از تمام زندگیم تنها رزهای مشکی را برداشته ام و قدم به راهی نهاده ام
. که نمی دانم مقصدش کجاست ، خطرش چیست ، و حتی نمی دانم هدفم چیست
! تنها بریده ام از بی کسی و می خواهم کمی دور شوم از این روزمرگی
.......
، به هر سو روم با آن رز های مشکی ردی از خود بر جای خواهم گذاشت تا تنها تو بتوانی مرا پیدا کنی
!تنها تو
..................................
! منتظرت خواهم ماند حتی اگر زیبایی آن رز های مشکی تو را به من برساند