Tuesday, March 14, 2006


تمامی حرفهایم را شنیدی و هیچ نگفتی ، با آن که می دانستی نگفتنت را دوست ندارم
.
.
.
.
.
.
کاش هیچ گاه بر زبان نمی راندم " برو " ، و رفتی ، رفتنی که برگشتی در آن نبود
: و تنها یک چیز برایم به یادگار گذاشتی
رفتنم تنها به خاطر تو بود ، و تنها همین را بدان که برای تک تک حرفهایت طوماری ................ ، ولی
! چه کنم که توان گفتن نداشتم
. صدای مرا جز او کس دیگری نشنید ، و من نیز صدایی را جز صدای تو نشنیدم
.
. او مُِِِـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد و من نفهمیدم زبان او چشمهایش بود

1 comment:

Anonymous said...

va man ham ba raftanat mordam...ta an donya , harfhayam yadegari bemanad...fereshte