Friday, December 17, 2010


قرار گذاشتیم نقاشی هاشون که تموم شد ازشون عکس بگیرم. هی وسط تند تند رنگ کردنشون سرشونو میاوردن بالا که نریم عکس بگیریم؟
عاشق سه تاشونم. وقتی که همه چی تموم شد و قرار شد هر کی بره خونه هاشون و یهو تندی اومدن جلو که خاله، کی ها میای؟ گفتم خب هر وقت شما بیاین منم سعی میکنم بیام . بعد یکی یکی شماره هاشونو از حفظ می گفتن که ینی سیو کن توو گوشیت که هر وقت خواستی بیای بهمون زنگ بزن که ما هم بیایم :دی
شماره هاشونو اسماشونو سیو کردم توو گوشیم.
زهرا جون، رها جون، زینب جون
ماچ دادن و رفتن.