Wednesday, December 20, 2006

...

... حرفهایی زده شد – تمام شد
! نیاز به پاسخ نبود ! – یعنی جوابی نبود برای داده شدن ، خودت هم خوب می دانی
... گفتیم – خندیدیم – بگذار به حساب یک خوشگذرانی همیشگی
من می گویم – شما می خندید
من می نویسم – شما می خوانید
! من چرت می نویسم – شما باور می کنید
من دیگر نمی نویسم – شما اینبار راحت قبول می کنید
حرفهای من خود ِ منم بصورت واژه
نمی دانم چرا من ، بر خلاف همه ، می توانم خودم را محصور در کلمات کنم
کلمات کافیند برای بیان من
شاید هم من آنقدر کوچکم که درون واژه های تهی می توانم خودم را جا دهم
... چه می دانم
... فراموش کنید همه چیز را

10 comments:

Anonymous said...

to khode khodekhodet bash...
hata age gharare to vajeha khodet bashi!!

hozein said...

Mese inke indafe to niaz be shimidarmani dari, rahat ham ghabool nemikonam

-::Shadeless::-

Anonymous said...

یعنی فکر می کنی میشه فراموش کرد؟
هر واژه ای از تو که خود توست را...
باور کن نمیشود...
تو را...
و همه ی آنچه که تو نوشتی را فراموش کرد...
و هیچ چیز دیگری را...
دوست دارم نوشته هاتو

Anonymous said...

in faramooshi ha ham akhar kar daste ma midahad

Anonymous said...

خسته نباشی. یه لیوان آب خنک و دوباره از اول
یلدات مبارک

شقايق said...

amre DgeE bashe :D

Anonymous said...

to neminevisi va man aslan ghabool nemikonam,gofte basham az alan . . . (tahdid amiz bod ):D :D :D

شقايق said...

bia bazi to ham davaT ;)

Iranian idiot said...

روزمرگی!

Anonymous said...

بیا...