Sunday, January 27, 2008

می بافم و می بافم
درست وسط زمستان است
برف هم زیاد!
می بافم و می بافم
با یک دست موهایم را به هم
با یک دست افکارم را به هم
بافتن موهایم تمام می شود
ولی بافتن افکارم به هم ... !
موهایم را باز می کنم
اینبار تکه تکه می بافمشان
آنقدر ریز که تمام نشود
آخر بافتن افکارم به هم، به تنهایی، خسته کننده است!
می بافم و می بافم
اینبار خودم را به خودم
مثل یک کلاف سردرگم شده ام!