Friday, April 08, 2011

مثل دکترها که آخرش یک ورقی چیزی برمیدارند و می نویسند، یک کاغذ از دفترش کند و رویش چیزکی نوشت و داد دستم و گفت خداحافظ.

توی راه کاغذ را باز کردم دیدم رویش نوشته "برو، خوب می شوی" بدون هیچ علامتِ اضافه ای. بدونِ هیچ نقطه ای. و من رفته بودم تا خوب شوم..