Saturday, July 27, 2013

مرا از نو بخوان..

خیلی با خودم کلنجار رفتم. خیلی با خودم درگیر شدم. خیلی با خودم قهر و آشتی کردم. آسون نبود. کنار اومدن باهاش آسون نبود. هی تصمیم می‌گرفتم و هی می‌زدم زیرش. دو روز پای حرفم می‌ایستادم ولی روزِ سوم ناخواسته می‌دیدم ای بابا! نشد که! خلاصه تا امشب خیلی بالا/پایین داشتم. خیلی کج و راست داشتم. یه جورِ نویزداری بودم. حالا نویز رو کولَپس کردم توو خودمو یه ادیت‌پُلی دادم روش و یه جورایی نو شدم. مثلِ یه آبجکتِ جدید.
امشب/ 5 مردادِ 92/ ذهنم پاک شد.
حالا میشه آرزو کرد.
برای تمامِ آدم‌ها. برای خودم. برای یه دنیای بدونِ جنگ و خونریزی. برای یه دنیای آروم.

بالاخره سرنوشتِ هر کس یه جوریه دیگه. برای منم تا الآن‌ش اینجوری بود. گله و شکایتی هم ندارم. راضی‌ام از تمامِ اتفاقاتِ خوب و بدی که تا امروز برام افتاده. و دلم می‌خواد خدا انقدر دوستم داشته باشه که دیگه تصمیمِ اشتباه نگیرم.

No comments: